الگو

تازگی ها نیلا به دفتر و کتاب هایم، تمایل خاصی نشان میدهد. گاهی که دم دست میگذارم، از من می قاپد و خط خطی شان میکند. شاید برایش یک جور بازی محسوب میشود شاید هم تقلید از من.

این روزها به این فکر میکنم که چگونه برایش الگوی بهتری باشم. چه اندازه در این مسیرخوب عمل کرده ام؟ روزهایی که من آرام ترم، انگار او هم کمتر شیطنت میکند و درون گراتر میشود. وقت هایی هم که عصبی و پرخاشگر میشوم، به طرز عجیبی لجباز و غیر قابل کنترل میشود.

لازم است به خودم یادآور شوم، اگررویایی هست که به آن نرسیده ام، ردپایش را در آینده ی دخترم جستجو نکنم. برای ارضای حسرت ها و تسکین اضطراب او را ناخواسته در گود آرزوهایم نیندازم. قراراست او چیزی شبیه رویاهایش شود نه ورژنی ارتقا یافته از من.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط