روی تخت خواب نشسته ام. جایی که نشیمنگاهم در راحت ترین حالت ممکن قرار دارد. میخواهم چیزی بنویسم. کلمات بی قیدانه، پشت هم ریسه میشوند. حس اینکه هر روز مشتی خزعبلات تکراری را به خورد خود میدهم. حالم را به هم میزند.
به گل های رنگ و رو رفته ی روتختی خیره میشوم. وقتش رسیده عوضش کنم. اما این لزومن چیزی نیست که بخواهم از آن بنویسم.
ناتالی گلدبرگ میگوید: «گاهی کنشی کوچک، میتواند ذهنتان را به سویی دیگر بکشاند.»
تغییر محیط، اغلب کارساز است. شاید تخت خواب من، همیشه مکان مناسبی برای نوشتن نباشد. بعضی وقتها، نشستن پشت یک میز زمخت و صندلی نه چندان راحت، بهتر جواب میدهد.
تجربه های غیر معمول دست ما را میگیرند و به سمت ایده های بکر میبرند. چگونه میشود از جزئیات مکانی نوشت که تا کنون در آن پا نگذاشته ایم؟
البته این مسئله، محدود به مکان نمیشود.
گاهی لازم است شرایط مان را به نفع نوشتن، تغییر دهیم.
آخرین نظرات: