جدیدترین مطالب
یادداشت های روز

گر صبر کنی …

امروز به نکته ی مهمی درمورد خودم رسیدم. اینکه بر خلاف چیزی که تصور میکردم، اصلا آدم صبوری نیستم. یا دست کم درموقعیت هایی که

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

روز مردگی

همه ی کارهایم مانده بود، دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. نیلا مثل همیشه شیطنت میکرد. صدای تلویزیون و آن برنامه کودک تکراری

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

کفش کهنه

وصله خورده ام ، گشاد باشم یا تنگ فرقی نمیکند ، زانکه دیگر به پایت نمایی ندارم . آنقدر سرم به سنگ خورده است که

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

چگونه نویسنده شدم ؟

مسیر نویسندگی من به زمان کودکی برمیگردد . آن زمان که کتابهای داستانی ام را سلاخی میکردم و عکسهایشان را در دفتری میچسباندم تا برای

ادامه مطلب »