پرتگاه

این روزها، سرم سخت، گرم نوشتن است. بیش از حد معمول درگیر شده ام. اقرار میکنم، به دام افراط افتاده ام. و شاید این افراط، نتیجه ی کم کاری های گذشته ام باشد. که برای جبرانشان، این گونه تقلا میکنم.

باید برنامه ی جدیدی پیاده کنم. که برای آدمهای مهم زندگیم، وقت بیشتری بگذارم. باید برای همسرم، شریک همراه تری باشم. و برای دخترم، هم بازی بهتری. بنویسم، اما در لا به لای روز مرگی ها.

شاید لازم است، هدف را با زندگی عجین کنیم. نه اینکه زندگی را به حاشیه برانیم. تا همین هدف، پرتگاهی شود برای کله پا شدنمان.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط