نوشته‌های من
یادداشت های روز

از آموختن

گاه برای آموختن، به هر دری میزنیم. در کلاسها و دوره های مختلف شرکت میکنیم. بلکه از آموخته های دیگران، چیزی عایدمان شود. سوال این

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

نامه ای به پنجاه سالگی

حواست هست؟ هفده سال ناقابل گذشت. امروز فراغتی شد تا برایت بنویسم. نمیدانم از کجا شروع کنم. از مشغله های همیشگی، که گریبان گیرم شده

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

سندرم فریبکاری

آدم موفقی بود، همیشه به او غبطه میخوردم. دیگران تحسینش میکردند. و مدام از موفقیت هایش حرف میزدند. برایم عجیب بود. که او از این

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

زندگی نزیسته

در بچگی مدام میگفتند: بی دست و پایی. تصور یک کودک از بی دست و پا بودن چه میتواند باشد، جز اینکه هر روز که

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

راه دررو

وسط کارهای معمول روزانه که ساعتها وقتم را میگیرند، از خودم میپرسم. چرا برای کاری که دوست دارم، کمترین زمان ممکن را اختصاص میدهم؟ آیا

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

مفهوم معنا

ایدولاندو در بخش هایی از کتاب یافتن معنا در دنیایی ناقص، میگوید: بعضی از مردم تصور میکنند که زندگیشان به اندازه ی کافی معنادار نیست.

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

رهایی

لازم است گاهی، رها باشم. فارغ از عقلانیت، منطق، و هر چهارچوبی که این رهایی را نقض میکند. لازم است گاهی، دیوانه وار زندگی کنم.

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

خوشبختی

بادبادکش را هوا کرد و گفت: خوشبختی، چیزهای به ظاهر کوچک است. گفتم: خوشبختی، هرگز دم دستی نیست. بعید به نظر میرسد. گفت: چیزهای نزدیک،

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

پرتگاه

این روزها، سرم سخت، گرم نوشتن است. بیش از حد معمول درگیر شده ام. اقرار میکنم، به دام افراط افتاده ام. و شاید این افراط،

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

زخم خورده

تابستان بود. و فضای دفتر خفقان آور. البته غیر از باد کولری که فقط یک سمت را خنک میکرد. مثل همیشه، کارهای انجام شده را

ادامه مطلب »