نوشته‌های من
یادداشت های روز

من ابزار هیچ کس نیستم

روزی که‌ تصمیم گرفتم، بخشی از نوشته هایم را علنی کنم، اضطراب ‌دیده نشدن یا بد دیده شدن، گریبان گیرم شد. تلاش فضاحت باری که

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

حیاط خلوت

  ترسیده بود. تنش را بر زمین میکوبید. صدای سهمناک تقلاهایش را میشنیدم. وقتی چنگ بر دیوار سیمانی میکشید، تمام تنم مور مور میشد. چند

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

دمپایی قرمز

مدتیست با اصرار دستم را میگیرد و به سمت دستشویی میبرد. گاهی تمارض میکند. هدفش تنها رفتن به داخل توالت و پوشیدن آن دمپایی های

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

شب

شب آهسته نزول میکند، بر در نیمه بازش میشکافد، واپسین رشته های امیدش را سایه وار میگذرد، ماه از شیارهای تاریکی میچکد بر ایوانِ زنی

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

تشویق یا تخریب

میگفت: برای کسی که هدفش را دو دستی میچسبد، تشویق یا تخریب، چه توفیری دارد؟ باید آنقدر قوی باشی که هیچ کنشی نتواند تاثیری روی

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

مرض انگاری

مردد بود. چندین بار برگه ی آزمایش را برانداز کرد. بعد سمت میز منشی رفت و گفت: «حتما اشتباهی شده، میشه به دکتر بگین برام

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

یادآوری

«مذاکره با خاطرات، کار آسانی نیست. چطور میشود انتخاب کرد بین آنهایی که نفس نفس میزنند تا بازگو شوند و آنهایی که تازه دارند پا

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

تقدیر نامه

امروز درست ۲ماه و ۲۷ روز است که نوشته هایم را منتشر میکنم. از وقتی آن دیو کمال طلب را به درک واصل کردم، فهمیدم

ادامه مطلب »
یادداشت های روز

فیلم dadio

در این فیلم با دو شخصیت به ظاهر درونگرا طرف هستیم. زنی به اسم گیرلی و راننده ی مردی به اسم کلارک. تمام ماجرا در

ادامه مطلب »